مرحوم عبدالهی، خواننده محبوب پاپ ایران در ترانههای خود از کسی تقلید نمیکرد و صدایی منحصر به فرد داشت. بیشتر اشعار ترانههای او از سرودههای محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفته خود وی تحت تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود. طوری که در سالهای آغازین کار هنری ترانههای منصفی را بازخوانی میکرد. عبدالهی همچنین با موسیقی غربی و ایرانی آشنا بود و به آثار محمدرضا شجریان و علیرضا افتخاری علاقه بسیاری داشت.
پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبدالهی گفتند که این كاری اسپانیولی است و از ملودیهای جیپسی کینگ برگرفته شده است، اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این كار ریتم عربی دارد، ریتمی كه بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شده بود. اما تاكنون هرگز با گیتار نواخته نشده بود، اما عبدالهی این كار را انجام داد.
ملودی ترانهی ناصریا سال 1376 ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبدالهی هدف از ساخت آن اعتراض ضد ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بوده است. بر اساس متن شعر ناصریا اگر كسی به اسم ناصر بودن قصد یاری مظلومی را داشته باشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواریهای این راه در پایان پیروز خواهد شد.
این هنرمند بامداد سوم آذرماه 85 در بیمارستان خلیجفارس بندرعباس به دلیل مشكل كلیوی و از كار افتادن كلیه بستری شد و سپس به كما رفت. بعد از چند روز هم به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس منتقل و در بخش ICU این بیمارستان بستری شد و سرانجام یك هفته بعد به بیمارستان شهید هاشمینژاد تهران منتقل شد. سرانجام ظهر روز چهارشنبه 29 آذرماه در حالی كه تنها 37 سال داشت به دیار باقی شتافت و در زادگاهش بندر عباس به خاك سپرده شد. اینک از او چهار فرزند به نامهای نوید، نازنین، نامی و نینا به جا مانده است.
محمد علی بهمنی در پی درگذشت ناصر عبداللهی همان سال درباره فعالیت هنری این خواننده و آهنگساز به ایسنا گفته بود: "شناخت او روی شعر خوب بود و این واقعیتی است كه باید به آن اعتراف كرد." بهمنی خاطرنشان كرده بود: "او انسانی بود كه موسیقی را خوب میشناخت، صدای خوبی داشت و حیف شد، میتوانست این صدا رساتر بماند؛ اما دریغ!"
روحش شاد و یادش جاودانه باد
تمامی آلبوم ها و آهنگ های اجرا شده توسط ناصر عبدالهی را می توانید از این قسمت دریافت کنید :
( جهت دريافت هر آلبوم در يك فايل زيپ بر روي نام هر يك از آلبوم ها كليك كنيد )
ناصرعبداللهی به روایت ناصرعبداللهی
زندهیاد ناصرعبدالهی میگفت: من بچهی جنوب و بندرعباس هستم و طبیعتا از سبك موسیقی موجود در این منطقه تاثیر پذیرفتهام. سبك موسیقی من (به اعتقاد خودم) پاپ معنوی نام دارد، سبكی كه مشتمل است بر تركیب موسیقی پاپ، موسیقی سنتی و موسیقی محلی بندرعباس. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این خواننده موسیقی پاپ در گفتوگویی تفصیلی در اواخر سال 80، از نحوه ورودش به این عرصه و خاطراتاش سخن گفته بود که از نظر خواهید گذراند :
وی در ابتدا به تولدش در بندرعباس اشاره كرده و گفته است: دهم دی ماه سال 1349، ساعت 10 صبح! در شهر بندرعباس متولد شدم؛ در یك خانوادهی ساده، معتقد و هنردوست. یك خواهر و چهار برادر دارم و فرزند سوم خانوادهام. پدرم همواره احیا كنندهی موسیقی در خانهی ما بود و در كنار تشویق ما برای پرداختن به موسیقی، قرآن را نیز سفارش میكرد و آن را با صوتی خوش تلاوت میكرد.
:: دربارهی سالهای نوجوانی
تحصیلات خود را در بندرعباس گذراندهام و از سالهای نوجوانی در صدا و سیما، در حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی و امور تربیتی استان هرمزگان فعالیتهای هنری خود را با اجرای برنامههای هنری و فرهنگی آغاز كردم. باید بگویم كه در خانوادهای هنر دوست زاده شدهام و از همین رو تك تك افراد خانوادهام همواره در این زمینه حامی و مشوق من بودهاند.
:: خانوادهی من
سال 1367 با همسرم آشنا شده و ازدواج كردم، به نظر من، شاعر باید عاشق باشد. برای رسیدن به درونش باید به چشمهی الهی معرفت متصل شود.
اول بار كه شعر گفتن را آموختم مربوط میشد به زمانی كه عاشق همسرم شدم. دیدن او حس عشق را در من تقویت كرد و مرا به شعر رساند. عشق من به همسرم كه با رسیدن به مرحلهی ازدواج وارد سطح تازهای از آگاهی شد، طی سالهای 70 و 71 مرا به سوی عشق اصلیتر، رهنمون ساخت. عشق به خدا، از آنجا به بعد بود كه تمهای معنوی وارد سرودهای من شد. من و همسرم اواخر 1375 از بندرعباس به تهران آمدیم. اوایل زندگی در تهران برای ما دشوار بود اما تدریجا به آن عادت كردیم. پسر بزرگم نوید 11 ساله، دخترم نازنین 9 ساله، و پسر دومم نامی 6 ساله هستند.
:: به گفتهی مادر گرامیام
به گفتهی مادر گرامیام، هنگامی كه نوزادی بیش نبودم، ایشان متوجه میشود كه من همیشه با نوای موسیقی آرام میشوم و بدان توجه خاصی نشان میدهم. از همان دوران نوزادی، به گفتهی مادرم، با شنیدن موسیقی نگاهم را به نقطهای میدوختم و سراپا به آن گوش جان میسپردم.
:: نخستین استاد من
از هنگام كودكی تا زمان حاضر، ارتباطم با موسیقی به هیچ وجه قطع نشده است و میتوانم بگویم كه نخستین استادم در این زمینه، برادر بزرگ آقای محمد طیب عبداللهی بوده است. او با ساز ملودیكا مسلط بود و آن را به خوبی مینواخت. هنگامی كه او سرگرم نواختن بود، من با حرص و ولع عجیبی به انگشتانش خیره میشدم و با چشم و گوش فواصل موسیقیایی را درك میكردم و به خاطر میسپردم، از اینجا بود كه با یك ساز واقعی آشنا شدم، هر روز كه میگذشت، تشنگیام بیشتر و عشق من به ساز و موسیقی افزونتر میشد.
:: اجازه نداشتم به این ساز دست بزنم
"ملودیكا"ی برادرم برایش بسیارعزیز بود. زیرا هدیهای بود از سوی پدرم به او، تا بدین وسیله برادرم را به فعالیت درعرصهی موسیقی بیشتر تشویق كرده باشد و الحق كه همین گونه هم شد. من كه تشنهی موسیقی بودم، اجازه نداشتم كه به این ساز عزیز! دست بزنم، گرچه برادرم از سر مهر، گاه گاهی به من اجازه میداد كه از آن استفاده كنم.
:: بزرگتر كه شدم
پس از آن، به اتفاق یكی از دوستان عزیزم، آقای عظیم قادری نژاد به تمرین موسیقی پرداختم، آن هم با سازی تقریبا همانند ملودیكای برادرم، ولی بزرگتر و مجهزتر از اكوتوریسم، در مدرسهی راهنمایی بودم كه به تشویق یكی از معلمهایم، عهدهدار تشكیل گروه سرود مدرسه شدم. همزمان دوست عزیزم عبدالله سعیدی، دستگاه ارگ خودش را در اختیار ما گذاشت و ما نیز با این دستگاه به مناسبتهای گوناگون به اجرای برنامه میپرداختیم.
:: پاپ جنوب
در ادامهی فعالیتهای موسیقیاییام در بندرعباس، با شادروان استاد رضا روضه خوان و استاد احمد توحدی كه در عرصهی موسیقی پاپ جنوب جایگاه ویژهای دارند، آشنا شده و همكاریهای مشتركی با آنها انجام دادم. بدین ترتیب، فعالیتهای هنری من به گونهای جدیتر ادامه یافت. من در محضر این استادان ارجمند به فراگیری موسیقی پرداختم و پس از فراگیری متدهای اولیه نوشتن و خواندن نت و گامها نزد شادروان استاد روضه خوان ریتم، را نیز نزد استاد توحدی آموختم.
در مرحلهای از فعالیتهای موسیقیاییام احساس كردم كه باید ملودیها را برای خوانندگان گروه سرودمان زمزمه كنم و گاه گاهی با صدای بلندتر به صورت آواز بخوانم. همزمان با این مرحله، تحت تاثیر سبك موسیقی و اجرای گیتار شادروان ابراهیم منصفی قرار گرفتم كه شاعر، آهنگساز و خوانندهای كهنهكار در بندرعباس بود. آهنگها و ترانههای او غالبا محلی و بومی بودند و تاثیر فوقالعاده و خاصی بر روی من باقی میگذاشتند. من ضمن علاقهمند شدن به گیتار، آهنگهای وی را تمرین میكردم و سعی داشتم از این استاد الگو بگیرم و سبك ایشان را دنبال كنم. با دقت در خوانندگی آن بزرگوار، متوجه ویژگیهای ایشان میشدم و تلاش داشتم روی همن تكنیكها كار كرده و حنجرهام را تقویت كنم.
:: چرا پاپ را انتخاب كردم؟
همانگونه كه میدانید سبكهای گوناگونی در موسیقی وجود دارد و هر كسی هم به فراخور ویژگیهای فردی و شخصیتیاش به یك یا چند گونه از این سبكها علاقهی بیشتری پیدا میكند. من هم از این قاعده مستثنی نبودهام و طبعم بیشتر پذیرای موسیقی پاپ بود.
:: پاپ ایرانی، یك حركت نوین
موسیقی پاپ ایرانی، حركت نوین و تازهای است كه پویایی دارد و به جرات میتوان اذعان كرد كه روند این حركت تا بدین جا خوب بوده و توانسته است جایگاه ویژهای میان جوانها ایجاد كند. این حركت در راستای مقابله با تهاجم فرهنگی موفق بوده است وامیدوارم كه سیر صعودی این هنر، خدای ناكرده به حركتی نزولی بدل نشود.
به گزارش ایسنا، زنده یاد ناصرعبداللهی در بخشی از این گفتوگو كه به نقل از "كتاب ستارگان موسیقی پاپ" در ادامه میآید معتقد است: برای پیشبرد موسیقی پاپ میبایست موارد زیرا را در دستور كار قرارداد:
1. نظارت دقیق و كارشناسانه در مورد این سبك
2. تبلیغ گسترده برای شناساندن جایگاه واقعی این سبك به مردم
3. سرمایهگذاری یا اعطای وام به هنرمندان مستعد و كارآمدی كه توانایی مالی برای ارائه اثر خوب را ندارند.
نقطه ضعف موسیقی پاپ این است كه بستر مشخصی ندارد و از هم گسیخته است و نقطهی قوت آن نزدیك بودن به سلیقه و خواستههای جوان ایرانی است كه بخش عمدهای از جمعیت ایران را تشكیل میدهد.
:: اگر هنرمند نمیشدم
اگر هنرمند نمیشدم و به موسیقی رو نمی آوردم، قطعا الان یك نجار بودم زیرا بوی چوب حس غریبی به من میدهد.
:: محبوبترین آلبوم من
با نظرسنجیهایی كه تاكنون صورت گرفته، مشخص شده است كه محبوبترین و پرمخاطبترین آلبوم من "دوستت دارم" است و گمان میكنم كه دلیل این محبوبیت، متفاوت بودند آن با كارهای موجود است.
:: ناصریا
همه میگویند "ناصریا" كاری اسپانیولی است و از ملودیهای جیپسی كینگ برگرفته شده است، در حالی كه واقعیت غیر این است و "ناصریا" به هیچ وجه تعلقات اسپانیایی ندارد. این كار ریتم عربی دارد، ریتمی كه بارها توسط عود،دهل،دف عربی نواخته شده و تاكنون هیچ گاه توسط گیتار نواخته نشده بود. اما من این كار را انجام دادم. ملودی ترانهی "ناصریا" سال 1367 ساخته شد. آن سال من به كنكاشی در مورد ظلم رسیده بودم؛ ظلمی كه در دنیا وجود داشته و دارد و برای همدردی با مظلومان جهان این كار را ساختم. در متن شعر "ناصریا" میگویم اگر كسی به اسم ناصر بودن قصد یاری مظلومی را داشت باید سختی بسیاری را متحمل شود و مبارزات بسیاری با نفس خویش داشته باشد و در نهایت در سایهی توجهات پروردگار پیروز خواهد شد.
:: پیشگامان موسیقی پاپ
فضای كار موسیقی پاپ توسط عزیزانی همچون فرید شبخیز ، كوروش یغمایی و علی درخشان باز شد. البته در آغاز آنچه كه اجرا میشد موسیقی پاپ نبود، بلكه اجرای ردیفهای آواز ایرانی بود، با سازهای مدرن، از آن هنگام، من مشغول مطالعه و بررسی روی سبكهای موسیقی بودم و براساس مطالعات تئوریك واحساسات درونیام، پروسهای را در خصوص طرحهای فرهنگی و موسیقیایی در ذهنم تدوین كردم كه امروز به مسیر حركت من در عرصهی هنر تبدیل شده است.
:: اطباق اشعار ترانههایم
اشعار ترانههایم را براساس مطالعاتم انتخاب میكنم، در میان شعرای معاصر آثار محمدعلی بهمنی و پرویز اعتصامی را خواندهام. در بین شعرای قدیمی نیز عاشق آثار حافظ و مولانا هستم. تا به امروز سطح معلوماتم ایجاب نمیكرد از اشعار این دو بزرگوار استفاده كنم. اما از امروز به بعد به طور قطع گریزهایی به دیوان شاعران عارفی كه بر تارك تاریخ ادبیات ایران قرار دارند، خواهم زد.
:: ملودیهای شرق من
ملودیهای ترانههای من شرقی هستند مثل "یانی"و "پیترگابریل" و دیگر استادانی كه با این نوع ملودیها در جهان مطرح شدند، دوست دارم با ملودی های مشرق زمین كار كرده و حرفهایم را بزنم.
:: تقاضاهای من
بهعنوان یك بندرعباسی از اهالی این شهر میخواهم "جنوبی" زندگی كنند؛ با راستی و بدور از دوز و كلك، مردم جنوب از اصالت واقعی برخور دارند، اصالتهایی كه پرورش آنها میتواند ختم به راه معنویت شود. از آنهایی كه از شنیدن صدایم لذت میبرند و سبك مرا قبول دارند خواهشم دارم: "دعا كنند همسرم در كنارم پایدار بماند" اگر او همفكر من نبود، اصلا پیشرفت نمیكردم منزل جایی است كه انسان در آن رشد میكند و همسر من صبورترین زنی است كه تا به امروز دیدهام، پایداری و همراهی او باعث رشد ناصر عبداللهی شده است. دعا كنند بتوانم در مسیر ارتقا و تقویت روحی باقی بمانم تا روز به روز بیشتر و بهتر خدمتگزار خلق باشم.
:: پرویز پرستویی را من انتخاب نكردم
من پرویز پرستویی را برای دكلمه كردن اشعار در كاست دوستت دارم انتخاب نكردم، ایشان توسط موسسهی فرهنگی دارینوش كه تاكنون كاستهای مرا تهیه و منتشر كرده، انتخاب شدند. بعدا در حین كار،آشنایی بیشتری با پرویز پرستویی پیدا كردم و احترام من به ایشان چند برابر شد. زیرا او انسانی است كه بینهایت متواضع و فروتن است و به رغم موقعیتی كه دارد هرگز خودش را نمی گیرد و در یك جمله "خیلی خاكی" است. من معتقدم صدای پرویز پرستویی به كاست "دوستت دارم" اعتبار خاصی بخشیده است.
ناصر عبداللهی همچنین معتقد بود: ساز وجودی مقدس بوده و اصولا موسیقی ریشههای معنوی فراوانی دارد. آنچه مسلم است، زایش موسیقی یك امر الهی بوده است و برای آرامش بشر و توجه دادن او به عمق وجود و عرفان، پدران سازهای امروزی در اعصا گذشته، ساكنین آفریقا و هند بودهاند، آن دسته از سازها و تمهایی كه روشن كنندهی نقاط شادی آور روح بشر هستند، از آفریقا و دستهای كه نقاط معنوی روح انسان را جلا میبخشند از هند و مشرق زمین می آیند و در این بین، موسیقی اعراب و ایران نیز جایگاه ویژهای دارند.
:: توصیه به جوانها
جوانهای علاقهمند به كار در عرصهی موسیقی پاپ، ابتدا باید مطمئن شوند كه آیا واقعا به این نوع موسیقی علاقهمند هستند و یا فقط برای رسیدن به شهرت و معروفیت قصد فعالیت در این سبك از موسیقی را دارند. اگر صرفا به مورد دوم (شهرت) علاقهمند هستند، بهتر است كه به دنبال این كار نیایند، چرا كه به بیراهه خواهند رفت. اما اگر واقعا به این نوع موسیقی علاقه دارند، ابتدا باید با پشتكار، عزمی قوی و شكیبایی بسیار گام به جلو بگذارند.
بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم
:: موضوعات مرتبط:
اخبار ,
اخبار روز ,
,
:: برچسبها:
یادی از زنده یاد ناصر عبداللهی ,